کار منقسم ميشود به چهار قسم که عبارتند از: کارهاي توليدي نظير زراعت و صنعت، کارهاي توزيعي نظير تجارت و کسب، کارهاي فرهنگي نظير تعليم و تعلّم و کارهاي خدماتي نظير کارهاي اداري و اگر مردم در اين چهار قسم کار، فعّال و منضبط و با انصاف و خيرخواه باشند، جامعهاي سالم و بينياز از بيگانه و متّحد و برادر، ايجاد خواهد شد.
مسأله: كار کردن براى تأمين احتياجات جامعه اسلامى واجب كفايى و کار کردن براي امرار معاش خود و همسر و فرزند و پدر و مادر، واجب عينى است و ثواب عظيمي نظير ثواب جهاد دارد.
مسأله: همه افراد بايد در معاملات و کارهاي خود با انصاف و به حق خود قانع باشند و عدالت را مراعات کنند و در معاملات کم ندهند و زياد نگيرند؛ زيرا بيانصافي، جامعه را فلج ميکند. قرآن کريم ميفرمايد: «وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفين ـ واي بر کم فروشان.» نظير اينکه کارمند اداره کمکاري کند، ولي در حقوق گرفتن ناراضي باشد.
مسأله: غش در معاملات، يعني خوب نشان دادن و بد تحويل دادن که به آن سر هم اندازي نيز ميگويند و در همه اقسام کار وجود دارد، حرام است و گرچه معامله را باطل نميکند، ولي انسان را از دين بيرون ميکند. پيامبرگرامي«صلياللهعليه وآله وسلّم» وقتي ميوه فروشي را ديدند که ميوههاي او زير و رو دارد، فرمودند: «لَيْسَ مِنَّا مَنْ غَشَّنَا.»
مسأله: معامله عين نجس مثل بول و غائط و مسكرات و خون و مانند آنها باطل و حرام است. ولي اگر نظير خريد و فروش خون، منفعت عقلايى داشته باشد، جايز است.
مسأله: معامله چيزى كه منافع معمولى آن حرام باشد، مثل آلات قمار و موسيقي مطرب و فيلمهايي که بدآموزي دارد و مانند اينها، حرام و باطل است.